فاز دوم فتنه !
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۶۴۰۸
۱- فاز اول جنگ شناختی، جنگ روانی و جنگ نرم استکبار و استبداد جهانی علیه ملت ایران در اواخر شهریور ماه ۱۴۰۱ با انفجار بمبهای خوشهای دروغ، جعل خبر و تحریف حقایق در بیش از ۱۰۰ شهر ایران کلید خورد. ارتش رسانهای دشمن در صف این هجوم نابرابر بود.
بمبهای شیمیایی هرزهگویی و هرزهگرایی را در جای جای کشور منفجر کردند تا مغز، ذهن و عقل ملت ایران را مسموم کنند و به انحراف ببرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دشمن در فاز اول با چنین آتش تهیهای به قرآنسوزی و مسجدسوزی، قتل و غارت و اخلال در زندگی و سلب آزادی و آسایش ملت روی آورد.
نظام با صبر راهبردی و مردم با بردباری، نزدیک به سه ماه با پایداری، در برابر تبهکاریها ایستادند.
اکنون لیدرهای آشوب شناسایی، دستگیر و در انتظار مجازات قانونی هستند. کسانی هم که از روی جهل و غفلت در این آشوب گرفتار شده بودند ، آزاد شدند.
۲- آتش آشوب فروکش کرده است. دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی به تعبیر آتشنشانان مشغول لکهگیری هستند، تا دوباره برخی آتشهای زیر خاکستر زبانه نکشد. اکنون حباب لشکرسازیهای کاذب دشمن ترکیده است.
کسانی که مرتکب قتل شدند در انتظار قصاص هستند آنها که مردم را با پیامهای دروغین فریب دادند مشغول جبران هستند. دشمن فاز دوم را کلید زد.
۳- فاز دوم فتنه چیست؟! فاز دوم فتنه با پیام خاتمی با ناکامی فراخوانهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر آغاز شد. درحالیکه شعار «زن، زندگی، آزادی» از رنگ و روی و رمق افتاده، او این شعار که زینتبخش گروههای تجزیهطلب است را سردست گرفت و شعار جریان اصلاحطلبان اعلام کرد. همزمان با این پیام، موسوی و کروبی که در فاز اول فتنه سکوت کرده بودند در مقام دفاع از محاربین برخاستند و از کسانی که مرتکب قتل وغارت شدند رسما دفاع کردند!
۴- میگویند فلانی که قمه به دست به خیابان آمده بود برای تهدید و ارعاب ، مگر کسی را کشته بودکه باید اعدام شود.
اگر واقعا به حقانیت این سؤال معتقدند، باید پاسخ بدهند پدر و مادر و برادر آرتین کسی را کشته بودند که باید به همراه ۱۳ نفر دیگر در حرم شاهچراغ قتلعام شوند؟! چرا شما آن وقت بیانیه ندادید از خون شهدای شاهچراغ دفاع نکردید؟!
مگر آرمان علیوردی کسی را کشته بود یا حتی زده بود که به وضع فجیعی او رابه شهادت رساندند؟!
مگر حسین زینالزاده و دانیال رضازاده به کسی آسیب رسانده بودند که هر دو را سلاخی کردند؟!
قاتل این دو تن در دادگاه مشهد در برابر گریههای مادران این دو شهید اقرار میکند: «برادرکشی کردم کار من دور از انسانیت است برای قصاص هم عجله دارم و برای مجازات هم آمادهام.» اما میرحسین موسوی و مهدی کروبی وقیحانه در بیانیههای خود رسما از اغتشاشگران و اوباشان محارب حمایت کردند!!
مردم از خود سؤال میکنند خاتمی، موسوی و کروبی چرا الان وارد ماجرای فتنه جدید شدهاند؟ پاسخ روشن این است ، دشمن در جنگ شناختی کم آورده سربازان ذخیره خود را احضار کرده است. آنها هم به این احضار پاسخ مثبت دادهاند که خللی در کاهش تولید محتوا ، روی آنتن آشوبطلبی پدید نیاید!
حالا این افاضات را اضافه کنید به واکنش آقای معین ، وزیر علوم دولت اصلاحات که محسن شکاری محارب و معدوم را ، شجاع و معترض به ظلم و تبعیض معرفی کرده و به خانواده او تسلیت گفته و برای آرامش روح او فاتحهای هم قرائت فرموده است!! این کنش یا واکنش سیاسی آن هم در وسط معرکه فتنه جدید یعنی ورشکستگی سیاسی و حراج سرمایه اجتماعی یک جماعتی که روزگاری مردم چشم یاری از آنها داشتند.
این در حالی است که وی در مورد هیچ یک از شهدای مظلوم فتنه جدید و حتی شهدای مظلوم شاهچراغ صدایی، پیامی و ندایی سر نداده است!
۵- فارغ از اینکه فتنه جدید چیست؟ جنگ ادراکی و جنگ شناختی کدام است؟ یک حادثه مهم و یک رویداد مهم حقوقی در حال اتفاق است! آن هم اینکه یک قرائت جدید از کاپیتولاسیون توسط ارتش رسانهای غرب با نمایندگی از سوی اصلاحطلبان درداخل در حال شکلگیری است! این قرائت آن است؛ اگر کسانی مرتکب قتل، محاربه، بغی و تجاوز به حقوق شهروندان ایرانی بشوند آزادیخواه تلقی میشوند و احدی حق اعتراض به آنها را ندارد. اگر به چنگال قانون و عدالت سپرده شوند مقابله با یک جنبش مردمی تلقی می شوند و اینها از هرگونه مجازات و تعقیب و رسیدگی حقوقی مصون هستند!
قبلا میگفتند؛ خود آمریکاییها مصونیت دارند، الان میگویند؛ پیادهنظام آمریکا مصونیت دارد و احدی حق تعقیب و مجازات آنها را ندارد. اصلاحطلبان با راهبرد خاتمی ، موسوی و کروبی مأمور به حمایت از چنین قرائتی از کاپیتولاسیون هستند!!
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: پدر و مادر دولت اصلاحات ذهن فتنه گریه فتنه جدید فاز دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۶۴۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دشمن دشمن شما، واقعا دوست شما است؟
دانشمندان برای اولین بار یک مدل شبکه اجتماعی با استفاده از فیزیک آماری توسعه دادهاند که صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد.
به گزارش دیجیاتو، نظریه تعادل اجتماعی هایدر توضیح میدهد که انسانها ذاتاً میکوشند تا در محافل اجتماعی به هماهنگی برسند. طبق این نظریه، چهار اصل وجود دارد که باعث تعادل روابط میشوند:
دشمنِ یک دشمن، یک دوست است.
دوستِ یک دوست، یک دوست است.
دوستِ یک دشمن، یک دشمن است.
دشمنِ یک دوست، یک دشمن است.
مطالعات بسیاری تلاش کردهاند تا این نظریه را با استفاده از علم شبکه و ریاضیات تأیید کنند. اما این تلاشها بیثمر بودهاند، زیرا شبکهها با روابط کاملاً متعادل فاصله دارند. سوال این است که آیا شبکههای اجتماعی از یک مدل شبکه متعادلتر هستند یا نه. بسیاری از مدلهای شبکه سادهتر از آن هستند که بتوانند پیچیدگیهای روابط اجتماعی را در خود جای دهند. از این رو، نتایج آنها با واقعیت ناسازگار است.
پژوهشگران دانشگاه نورثوسترن در مطالعه خود با موفقیت دو بینش کلیدی را گنجاندهاند که، سرانجام بعد از ۸۰ سال، صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد. اول این که همه یکدیگر را نمیشناسند؛ دوم، بعضیها در روابط خود مثبتتر از دیگران هستند. پژوهشگران این دو نکته را از مدتها قبل میدانستهاند، اما نمیتوانستند آنها را همزمان در مدلهای خود بهکار بگیرند.
یکی از پیشبینیهای نظریه تعادل اجتماعی این است که دو قطب سیاسی مخالف در یک جامعه ایجاد خواهند شد.
نظریه تعادل اجتماعی چه میگوید؟نظریه تعادل اجتماعی هایدر از گروههای سه نفره استفاده میکند تا این فرض را توضیح دهد که انسانها بهدنبال روابط راحت و هماهنگ هستند. در روابط متعادل، همه همدیگر را دوست دارند. یا اگر یک نفر از دو نفر دیگر بدش میآید، آن دو با یکدیگر دوست هستند. روابط زمانی نامتعادل میشوند که هر سه نفر از هم بدشان میآید، یا یک نفر دو نفر را که همدیگر را دوست ندارند دوست دارد. چنین روابطی منجر به تنش و اضطراب میشوند.
این توضیحات با چیزی که در جوامع میبینیم بسیار سازگار هستند. در دنیای امروز دوقطبیهای شدیدی وجود دارد که خود را بهصورت قطبهای سیاسی نشان میدهند. اگر تمام افرادی که شما دوستشان دارید، تمام افرادی را که دوستشان ندارید دوست نداشته باشند، نتیجه دو حزب سیاسی خواهد بود که از یکدیگر متنفر هستند.
استفاده از محدودیتها در مدلهای شبکهدر یک مدل شبکه، هر فرد یک گره و رابطه او با فرد دیگر یک لبه است که میتواند یک کیفیت خاص داشته باشد. دانشمندان پیشتر روابط دوستی یا دشمنی را در شبکهها بهصورت تصادفی مشخص میکردند. چنین مدلهایی از شبکه نمیتوانند واقعیت جوامع را با موفقیت نشان دهند.
پژوهشگران نورثوسترن، ایستوان کوواک (István Kovács) و بینگجیه هائو (Bingjie Hao)، از رویکرد تصادفی استفاده نکردند. برای این که تعاملات تصادفی باشند، هر گره (فرد) باید شانسی برابر برای مواجهه با گرههای دیگر داشته باشد. اما در زندگی واقعی چنین نیست؛ مثلاً ممکن است شما هیچگاه دوستِ دوست خود را نبینید.
کوواک و هائو مدل خود را بهگونهای ساختند که احتمال مثبت یا منفی بودن روابط کل شبکه، براساس مثبت یا منفی بودن روابط موجود تعیین میشود. این روابط همچنان تصادفی هستند، اما تصادفی بودن آنها محدودهای دارد که طبق توضیحات نظریه هایدر تعیین میشود. آنها همچنین این نکته را در نظر گرفتند که برخی از افراد در روابط خود دوستانهتر هستند؛ یعنی احتمال مثبت بودن روابط آنها بالاتر است.
آنها مدل خود را روی دادههای نظرات وبسایت Slashdot، روابط نمایندگان مجلس آمریکا، تعاملات تُجّار بیتکوین، و نظرات محصولات وبسایت Epinions اجرا کردند. این مدل توانست این شبکهها را با موفقیت مدلسازی کند. در نتیجه، شبکههای اجتماعی با نظریه تعادل هایدر سازگار هستند. پژوهشگران میگویند این مدل نشان میدهد که حتی میتوان این نظریه را به گروههای چهار نفره یا بیشتر بسط داد.